خانه به دوش
امروز خونه ی که دوسال توش خاطره داشتم تحویل دادم . دلم گرفته خیلی
چه روزای که با عشق منتظر اقا بودم که بیاد
چه اشپزی هایی
اولین شب کنار هم بودن اونجا بودیم
اولین لحظه بعد عقد اونجا رفتیم
دعوای دو سال قرص خوردن قایمکی
قلیون
جشن ها
عجب روزایی
راحت لباس مورد علاقه م میپوشیدم و منتظر همسرم بودم تا بیاد
ای وای
چقد حالم بد
کلی امروز خودم کنترل کردم
دیگه یادگرفتم پنهان کنم
نمی دونید چقد خاطره اونجا دفن شد و من برای همیشه زدم بیرون از اونجا
درباره این سایت